بسیاری از کارآفرینان فکر می کنند که تنها کا ری که بعد از شروع کردن یک تجارت باید بکنند این است که "به سختی" و بدون هیچ وقفه ای کار کنند. بسیاری از کارآفرینان این کار را انجام می دهند. آن ها ساعت های زیادی تلاش بی وقفه انجام می دهند و سعی می کنند تا راه خودشان را در میان آشفتگی هایی که بر سر راهشان قرار دارد پیدا کنند. اما کار حقیقی کاری است که با یک استراتژی قبلی انجام گیرد.

بیزنس پلن، تنها یک برنامه ریزی ساده برای کار نیست. بلکه از طریق بیزنس پلن می توان فهمید که چگونه باید کار کرد، چه زمانی باید کار کرد، اولویت های مهم برای تجارت مورد نظر چیست و چه چیزهایی را باید به عنوان هدف و چه چیزهایی را به عنوان موفقیت در کار تعیین و تعریف کرد. هنگامی که شما یک تصویر دقیق از این اولویت ها داشته باشید، در صورتی که تجارتتان در خطری قرار گرفت می توانید به راحتی این خطر را پشت سر بگذارید.

در ادامه استراتژی هایی را برای چگونگی برنامه ریزی در سال 2020 ارایه می کنیم:

1- سه هدف واضح و روش را برای تمام سال برای خودتان مشخص کنید

با تیمتان و یا رهبرتان بنشینید و با هم به گفتگو بپردازید. سعی کنید تا هدف های اصلی را که قرار است امسال به آن ها برسید مشخص کنید. دیوید نیومن (David Newman )، یک کارآفرین موفق و مشاور در این زمینه، بیان می کند: "باید برای یک تجارت حداقل سه هدف مشخص و واضح برای یک سال بیان شده باشد. این هدف ها می توانند بیشتر در زمینه تجارت جهت گیری شده باشند و یا می توانند بیشتر جهت شخصی داشته باشند. به عنوان مثال، این که چه تعداد کنفرانس می خواهید در این سال بروید و یا این که در چه تعداد جلسه شرکت می کنید و غیره. هنگامی که هدف ها را تعیین کردید، هدف ها را با اعضای دیگر تیمتان بیان کنید و از آن ها مشاوره بخواهید. سپس بررسی کنید که آیا انجام دادن این کارها واقعا ارزش وقت و انرژی را که قرار است سرشان بگذارید دارند؟ ممکن است به نظرتان بیاید که انجام دادن برخی از این کارها بیهوده است و یا ممکن است فکر کنید که بهتر است برخی از این کارها را با اقدامات دیگر جایگزین کنید.

هنگامی که نهایتا به این نتیجه رسیدید که کدامیک از این هدف ها را انتخاب می کنید (و برای این کار هیجان زده شدید!) می توانید این هدف ها را بر روی یک پوستر بر روی دفترتان نصب کنید و یا بر روی تابلو اعلانات در سازمان قرار دهید و یا می توانید آن ها را بر روی دستکتاپ لب تابتان قرار دهید. وقتی که کم کم به پیش می روید، کاری کنید که تمام هدف های بعدی سازمان هم بر اساس همین هدف باشند.

2-  سال آینده را به بخش های کوچکتر تقسیم کنید

ممکن است نگاه کردن به 365 روز سال به شکل کامل برای شما مشکل ساز باشد. ممکن است با نگاه کردن به تمام سال به یکباره دچار ترس شوید. بنابراین سعی کنید تا برنامه ریزی خودتان را با شکستن سال به بخش های کوچکتر انجام دهید. بهترین کار این است که سال را به بازه های زمانی سه ماهه تقسیم کنید. سپس آن سه ماه را به سه تا یک ماه تقسیم کنید. ببینید که در ماه اول از سه ماهه اول چکار می توانید بکنید. به اصطلاح "زیر-هدف" شما برای ماه چیست؟ سپس می توانید این ماه اول را به چهار هفته تقسیم کنید و برنامه خودتان را برای هرکدام از هفته ها بیان کنید. ببینید که برای این که به هدفتان در سه ماهه اول سال برسید، باید در هرکدام از این سه ماه چکار کنید و بعد از مشخص شدن برنامه هرماه، ببینید که در هر هفته باید چکار کنید. در صورتی که این گونه کار کنید، احساس می کنید که کارهایتان بیشتر سازماندهی شده است و احساس منظم بودن بیشتری می کنید. در این صورت می دانید که تکلیفتان در انجام برنامه های روزانه چیست و می توانید این کار را دقیق انجام دهید. این کار باعث می شود که شما همیشه خواهید توانست کنترل تجارتی را که می خواهید انجام دهید بدست بگیرید.

3. برای خودتان برنامه ریزی روزمره داشته باشید

بهتر است برای خودتان برنامه ریزی کنید که زمان شروع و زمان پایان کار به شکل روزمره در آن مشخص باشد. در چنین حالتی شما قادر خواهید بود که کارهایتان را منظم تر انجام دهید و همچنین وقت اضافه تری برای انجام کارهای دیگر پیدا خواهید کرد. ساختار ژنتیک بدن انسان به گونه ای ساخته شده است که نمی تواند بیست و چهار ساعته کار کند. باید همیشه استراحت داشته باشد و ساعت هایی را در شبانه روز به کارهای دیگر بپردازد. بنابراین سعی کنید طوری برنامه ریزی کنید که همیشه زمان هایی را هم برای استراحت داشته باشید.

4 - برای تفریحات هم برنامه ریزی کنید

بر خلاف تصور عده ای از افراد، داشتن تفریح در کار و رفتن به مسافرت های تفریحی باعث می شود که کیفیت زندگی افراد بهتر باشد و آن ها بتوانند بهتر کارشان را ادامه دهند. اما سپالا (Emma Seppala)، نویسنده کتاب روان شناسی روز بیان می کند که "این که حتی برای مدت کوتاهی در آخر هفته بیرون بروید منجر می شود که تا حدود زیادی از میزان استرس کاریتان کم می شود و همین موضوع منجر می شود که بازدهی شما وقتی که به کار برمی گردید، بیشتر شود. رفتن به مسافرت های طولانی مدت تر باعث می شود که شما حتی از نظر کیفیت کاری بهتر هم عمل کنید"

فکر نکنید که مدتی به تعطیلات رفتن یعنی دور شدن از کار. این تفکر اشتباه است. وقتی که مدتی به تعطیلات می روید، در حقیقت ذهنتان را برای کار بیشتر آماده می کنید و از کار دور نمی شوید. بدانید که اگر همیشه حتی وقتی که به استخر می روید با لب تابتان کار کنید، این کار برای شما مفید نخواهد بود میزان سودآوری تجارتتان پایین خواهد آمد.

داشتن یک "طرح تجاری" یا Business Plan  یکی از مهم ترین ابزارهایی است که یک فردی که می خواهد استارت آپ را شروع کند باید در جعبه ابزارش داشته باشد. ولی نوشتن این طرح تجاری ممکن است کار دشواری باشد.

ایجاد کردن یک طرح تجاری که دارای جزئیات مناسبی باشد، علاوه بر چالش هایی که از نظر روانی برای شما ایجاد می کند، نیاز به زمان و تلاش زیادی دارد. هنگامی که شما استارت آپ را ایجاد می کنید، مانند هرگونه سرمایه گذاری دیگری، احتیاج دارید اطمینان پیدا کنید که چیز باارزشی به شما برگردانده می شود و برای همین هم نیاز به ایجاد یک طرح تجاری دارید.

-ولی یک طرح تجاری موفق باید چه ویژگی هایی داشته باشد؟ اثراتی که می تواند بر روی موفقیت استارت آپ شما داشته باشد چیست؟

بر اساس یک مطالعه ای که توسط ژورنال کارآفرینی، بر روی بیشتر از 1000 کارآفرین انجام شد، آن دسته از کارآفرینان و موسسان کمپانی که دارای طرح تجاری بودند و از همان ابتدا می دانستند که باید چکار کنند، نسبت به دسته دیگر که طرح تجاری برای شروع کار نداشتند و نمی دانستند که چه باید بکنند، موفقیت بیشتری داشتند. همچنین بر اساس یک مطالعه دیگر، در دو کارآفرین که دارای شرایط یکسان بودند (شرایطی مانند سن و تجربه)، کارآفرینانی که برای تولید استارت آپ خودشان طرح تجاری داشتند، 16 درصد احتمال بیشتری وجود داشتند که موفق تر باشند.

پروفسور فرانسیس گرین (Francis Greene)، در محاصبه ای که با Business Insider داشت گفت :

" واضح است که اگر شما برای کار برنامه ریزی کنید، موفق خواهید شد. بنابراین داشتن یک طرح تجاری موسسان استارت آپ ها را به موفقیت نزدیک تر می کند."

-چه زمانی بهتر است که کارآفرینان دست به کار نوشتن طرح توجیهی شوند؟

پروفسور گرین و همکارش کریستینا هوپ (Christina Hopp) بر این باورند که زمان ایده آل برای نوشتن طرح تجاری، زمانی است که استفاده از این طرح منجر به بهترین نتیجه ها شود. این زمان تقریبا برابر با 12 ماه بعد از شروع کردن ایده اولیه و تقریبا یک سال قبل از وارد کردن فرآورده یا خدمات مورد نظر به بازار می باشد.

پروفسور گرین می گوید که طرح های تجاری "تخیلاتی رمانتیک" هستند. از این نظر که در طرح های تجاری، یک تصویر ایده آل از چیزی که هنوز اتفاق نیفتاده است، نقاشی می شود. پروفسون استیون بلنک، که در رشته کارآفرینی و استارت آپ درس می دهد، در این زمینه توافق دارد. او در گفتگو با Business Insider می گوید: " من همیشه گفته ام که موضوع نوشتن طرح تجاری موضوعی است که باید بسیار از آن چیزی که هست جدی تر گرفته شود و باید آن را در یک دپارتمان زبان و ادبیات انگلیسی به همراه درس های دیگر درس داد چون طرح تجاری تبدیل به بهترین نوشتار خلاقانه ای می شود که فرد موسس یک کمپانی در تمام عمرش خواهد نوشت! در حقیقت یک طرح تجاری موفق، همان ویژگی هایی را دارد که یک کتاب رمان موفق را جذاب می کند. بهترین طرح های تجاری ریشه در حقیقت دارند و به شیوه ای خلاقانه، تصویری از یک آینده ایده آل را ایجاد کرده اند."

پروفسور گرین می گوید:

" زمان نوشتن یک طرح تجاری اهمیت زیادی دارد. این که بخواهیم یک طرح تجاری را در همان اول کار بنویسیم، کار درستی نیست. چون شما هیچ ایده ای از بازار و رقابت هایی که در آن وجود دارد ندارید. در عوض این کار، بهتر است که اولین شش ماه را صرف بررسی و یافتن حقیقت هایی در این باره و جمع آوری شواهدی بکنید که نهایتا می توانند زمینه مناسبی را برای استراتژی هسته ای استارت آپ شما ایجاد کنند"

در این مرحله است که شما از یک تجارت بر اساس اعتقادات (Belief-based Business) به سمت یک تجارت بر اساس حقیقت ها (Fact-based Business) می روید. البته حرفی که پروسفور گرین و پروسفور بلانک درباره طرح تجاری می زنند به این معنی نیست که شما نباید اصلا طرح تجاری بنویسید! بلکه هردوی این استادان بر این عقیده هستند که باید قبل از نوشتن طرح تجاری اطلاعاتی کسب کرد. آن ها می گویند که طرح تجاری باید در زمان صحیحش نوشته شود.

نتیجه تحقیقاتی که پروفسور گرین در این رابطه انجام داده است، همچنین درباره مدت زمانی که باید طول بکشد که یک طرح تجاری نوشته شود نیز اطلاعاتی را در اختیار ما قرار می دهد. بر اساس تحقیقات او، این زمان چیزی تقریبا برابر با هشت هفته باید باشد.

این که زمان بسیار زیاد و یا بسیار کمی بر روی آن بگذارید منجر می شود که بسیاری از تلاش های شما به هدر برود. البته افرادی هم بوده اند که طرح های تجاری را در زمانی خیلی کوتاه تر از آن چه که باید بنویسند، نوشته اند ولی خود آن ها در مصاحبه هایشان به دیگران توصیه کرده اند که زمان بیشتری را به این کار اختصاص دهند.

یکی از مهم ترین دلایلی که طرح تجاری نوشته می شود، این است که فرد موسس یک تجارت، درک بهتری از احتیاجات مالیش قبل از ایجاد کردن تجارتش داشته باشد. به گفته پروفسور گرین، افرادی که می خواهند که تجارت جدید را ایجاد کنند، باید طرح تجاری خودشان را با وضعیت مالیشان هماهنگ کنند که این هم یکی دیگر از دلایل مهمی است که طرح تجاری نباید در ابتدای کار نوشته شود.

در صورتی که شما به اندازه کافی برای تاسیس کردن یک استارت آپ آمادگی مالی ندارید، نباید در همان ابتدا شروع به نوشتن طرح تجاری کنید چون در این صورت ناهماهنگی در کارتان ایجاد می شود و شما شکست خواهید خورد.

بنابراین شما باید قبل از نوشتن طرح تجاری برای ایده کارآفرینی تان  به نقطه اول برگردید و سعی کنید دانش و تجربه خودتان را بیشتر کنید و بعد از آن به فکر نوشتن یک طرح تجاری باشید.

 از مزایای برنامه کسب و کار یا Business Plan چه می دانید؟

بسیاری از مردم فکر می کنند فقط استارتاپ ها به برنامه کسب و کار نیاز دارند و یا برای گرفتن وام یا جذب سرمایه گذار باید این برنامه را داشته باشند.

اما واقعیت این است که برنامه کسب و کار، مزایای فوق العاده ای برای هر تجارتی می تواند داشته باشد. علاوه بر این، برای اینکه از مزایای متعدد آن بهره مند شوید نیازی به

تهیه و نوشتن یک برنامه  رسمی نیست و معمولاً یک برنامه کسب و کار ناب (lean business plan) که فقط یک یا دو ساعت از وقت شما را می گیرد، کفایت می کند،

هر چند که باید به صورت ماهیانه آن را مرور و بازبینی کنید. برای آشنایی با مزایای برنامه کسب و کاربا استفاده از اطلاعات یک سایت خوب مطالبی رو براتون جمع آوری

کردیم که امیدواریم برایتان مفید واقع شود.

بیزینس پلن (Business Plan) نمای کلی از کسب و کار ارائه می کند.

برنامه کسب و کار به شما این امکان را می دهد تا تصویر بهتر و جامعی از کل تجارت تان داشته باشید. آیا در برنامه خود، فروش را به مخارج بازاریابی مرتبط کرده اید؟ آیا محصولات تان مناسب بازار هدف هستند؟ آیا همه هزینه ها من جمله هزینه های توسعه محصول، سرمایه در گردش، هزینه های ثابت در بلند مدت و غیره را در برنامه گنجانده اید؟ تمامی این موارد می تواند جایگاه شرکت تان و وضعیت آن را پیش روی شما قرار دهد.

برنامه کسب و کار (Business Plan) باعث تمرکز راهبردی می شود.

برای استارتاپ ها و کسب و کارهای کوچک لازم است که روی هویت های خاص شان؛ بر بازارهای هدف، خدمات یا محصولات متناسب با این بازار تمرکز داشته باشند؛ این برنامه این اتفاق را برایشان تسهیل می نماید.

برنامه کسب و کار اولویت ها را مشخص می کند.

برنامه کسب و کار به شما کمک می کند اهداف درست و مهم ترین موارد در تجارت تان را پیگیری کنید. به این ترتیب می توانید زمان، تلاش و منابع را به صورت راهبردی در جهت تحقق اولویت های کسب و کارتان اختصاص دهید.

بیزینس پلن تغییرات را مدیریت می کند.

وقتی فرایند برنامه ریزی به خوبی صورت گرفته باشد، می توانید به طور منظم پیش بینی ها را مرور کرده، پیشرفت ها را بررسی کرده و بر اساس توسعه های جدید در بازار، خود را هماهنگ کنید.

برنامه کسب و کار باعث پاسخگویی می شود.

با یک برنامه خوب می توان انتظارات را مشخص کرده و نتایج را پیگیری کرد. در واقع برنامه کسب و کار ابزاری برای مرور منظم انتظارات و وقایع پیش آمده است و اگر انتظارات برآورده نشده باشد، می توان از کارکنان یا مدیران همان بخش درخواست توضیح کرد و لذا مجبور هستند که پاسخگو باشند.

برنامه کسب و کار پول نقد را مدیریت می کند.

یک برنامه کسب و کار خوب، اجزای جریان نقدی را به هم مرتبط می کند. گاهی اوقات محاسبه سود، کافی به نظر می رسد اما وقتی حرف از فروش، محصولات فیزیکی، خرید اموال یا پرداخت بدهی می شود، باید جریان نقدی را برنامه ریزی و مدیریت کرد. در واقع با این برنامه می توان مشکلات را شناسایی و درصدد رفع آنها برآمد.

برنامه کسب و کار باعث همسوسازی راهبردی می شود.

آیا فعالیت روزانه تجارت تان با تاکتیک های اصلی کسب و کارتان همخوانی دارد؟ آیا این تاکتیک ها با استراتژی شما هماهنگ است؟  اگر پاسخ تان مثبت است پس همسوسازی راهبردی اتفاق افتاده و اگر پاسخ تان منفی است، عدم تناسب در برنامه ریزی کسب و کار به وضوح به چشم می خورد. به عنوان مثال چنانچه رستورانی دارید که غذاهایی با کیفیت عالی از مواد اولیه درجه یک (که فست فود نیستند) را سرو می کند و آن را به صورت آماده بر به مشتری عرضه کنید، به هیچ عنوان همسوسازی راهبردی را رعایت نکرده اید.

بیزینس پلن هدف گذاری می کند.

یک برنامه خوب کسب و کار، هدف گذاری می کند. این اهداف در واقع به عنوان اهداف اصلی تجارت محسوب می شوند و برای تحقق آنها (نظیر رسیدن به یک سطح فروش مشخص، استخدام مدیر فروش یا فعالیت در یک مکان جدید) تمام تلاش خود را به کار می بندید. مطمئنا وقتی اهداف تعریف شده باشد راحت تر می توان مسیر کسب و کار را طی کرد و به بیراهه نرفت.

بیزینس پلن اعداد و ارقام را مشخص می کند.

وقتی عملکرد تجارت خود را در قالب شاخص ها و اعداد در برنامه کسب و کار قرار می دهید می توانید به صورت ماهیانه آنها را مرور کنید. پس باید اعداد و ارقام مهم نظیر میزان فروش و مخارج، هزینه تماس ها، سفرها، سمینارها، ترافیک وب سایت، بازگشت سرمایه و غیره را در برنامه خود بگنجانید.

بیزینس پلن یک یادآوری واقع گرایانه منظم برای بررسی اوضاع فراهم می کند.

ما دوست داریم هر کاری از دست مان بر می آید برای مشتری خود انجام دهیم، اما گاهی اوقات باید کمی عقب بکشیم و کیفیت و تمرکز راهبردی خود را حفظ کنیم. قطعاً در نظر گرفتن اولویت ها و حفظ تمرکز، در بحبوحه کارهای روزمره، امر دشواری است و به همین دلیل یک برنامه خوب می تواند در نقش یک یادآور قوی و منظم، این موضوع را به صاحبان کسب و کار خاطر نشان کند.

بیزینس پلن برای جذب سرمایه به کار می رود.

سرمایه گذاران بالقوه سوالات زیادی درباره کسب و کار فعلی یا بالقوه شما دارند و یک برنامه کامل کسب و کار نه تنها به این سوالات پاسخ می دهد، بلکه نشان می دهد که فرد منظمی هستید و به تمامی منابع بازاریابی، حقوقی، مالی و انسانی و سایر جنبه های تجارت تان توجه کرده اید. علاوه بر این، برنامه کسب و کار شانس جذب سرمایه و وام بانکی را نیز افزایش می دهد.

برنامه کسب و کار برای راهنمایی و مشاوره گرفتن از دیگران مفید است.

کارشناسان کسب و کار وقتی می توانند به شما مشاوره رایگان بدهند که یک برنامه کسب و کار داشته و اعداد و ارقام را در آن گنجانده باشید. در واقع بعد از مطالعه برنامه شما می توانند پیشنهادات و راهنمایی هایی برای ارتقای کسب و کارتان ارائه کنند.

برنامه کسب و کار مشکلات را مشخص می کند.

یک برنامه کسب و کار جامع به همه زوایای راه اندازی و مدیریت شرکت می پردازد. وقتی درباره اطلاعاتی که قرار است در برنامه کسب و کار بگنجانید، تحقیق می کنید و احتمالاً متوجه می شوید فرضیات شما درباره بودجه بازاریابی، هزینه مواد، کسب مجوز، هزینه های کار، خرید یا اجاره ملک و سایر جنبه های ضروری تجارت اشتباه بوده است. اطلاع از این موضوع قبل از راه اندازی کسب و کارتان باعث می شود زمان کافی برای تغییرات و اصلاحات داشته باشید و سپس به امضای قراردادها و تعهدات بپردازید.

برنامه کسب و کار استراتژی خروج ارائه می کند.

یک برنامه کسب و کار علاوه بر ارائه راهکارهایی برای رسیدن به موفقیت، معیارهای واقع بینانه ای برای تعطیل کردن کسب و کار و جلوگیری از ضرر بیشتر را نیز مشخص می کند. معمولاً صاحبان کسب و کار نمی دانند در چنین شرایطی چطور تصمیم گیری و رفتار کنند، به همین دلیل ارقام و اعداد تعریف شده در این برنامه می تواند نشان دهد که یک تجارت رو به افول است و کمک می کند قبل از اینکه خیلی دیر شود، کسب و کار خود را تعطیل کنید و جلوی ضرر را بگیرید.

بیزینس پلن پیشرفت شرکت را مدیریت می کند.

با پیشرفت تجارت، خیلی از موضوعات از جمله بودجه سالیانه، تعداد کارکنان و اهداف مالی و مشتری هدف نیز تغییر می کند. در چنین شرایطی، برنامه کسب و کار به شما کمک می کند پیشرفت شرکت تان را بررسی و ارزیابی کرده و همچنین ادامه پیشرفت آن را در آینده را مدیریت کنید.

بیزینس پلن رویکرد بازاریابی را مشخص می کند.

مشتری هدف تان کیست؟ نقطه فروش منحصر به فردی که شما را متمایز از سایرین می کند، چیست؟ با چه تاکتیک هایی می توانید به مخاطب هدف دست یابید؟ بنابراین به دلیل اهمیت استراتژی بازاریابی باید بیزینس پلن در برنامه کسب و کارتان لحاظ شود.

بیزینس پلن نیازهای سازمانی و کارکنان را مدیریت می کند.

با کمک این برنامه می توان فهمید که چه فردی در کدام بخش از شرکت مشغول انجام چه وظیفه ای است. علاوه بر این مشخص می کند که آیا نیاز به کارمند بیشتر یا کمتر دارید و چطور می توانید اقدام به استخدام کارمندان جدید کنید.